جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۵
با دستاوردهای سیاسی و بین المللی انقلاب بیشتر آشنا شویم

حوزه/ جنایت‌های آمریکا نسبت به مردم ایران، چه قبل و چه بعد از انقلاب، آن‌قدر زیاد است که حضرت امام از آمریکا به عنوان شیطان بزرگ یاد کرده است. به همین جهت، مبارزه با آن همواره یکی از اصول عمدۀ‌ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در قالب کتاب «ره توشه راهیان نور» ویژه ماه محرم الحرام، به ارائه مباحث متنوع پیرامون 40 سالگی انقلاب پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقه مندان می گردد.

دستاورهای سیاسی و بین‌المللی انقلاب اسلامی

اشاره

انقلاب اسلامی ایران که تبلور ارادۀ ملت ایران برای احیای ارزش‌های دینی و الهی است، به دلیل ماهیت دینی‌اش، از همان ابتدای شکل‌گیری، با واکنش منفی دنیای استکبار روبه‌رو شد؛ به گونه‌ای که با ترفندهای گوناگون از جمله جنگ تحمیلی هشت‌ساله، تحریم‌های همه‌جانبه، ترور، قتل و ناامنی، در پی به زانو درآوردن آن برآمدند. با وجود این، با غلبه بر این ترفندها که به طور مستقیم و غیرمستقیم با ارادۀ استکبار جهانی اعمال شد، اینک پس از گذشت چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، بازخوانی دستاوردهای آن برای آشنایی بیشتر بخش‌های گوناگون جامعه و شناسایی ضعف‌ها و قوت‌های مسیر طی‌شده، امری بایسته است.

وضعیت سیاسی کشور قبل از انقلاب اسلامی

برای درک بهتر دستاوردهای سیاسی کشور، لازم است ابتدا مروری بر شرایط سیاسی کشور قبل از وقوع انقلاب اسلامی داشته باشیم تا بر اساس آن، بتوان قضاوت دقیق‌تری از عظمت دستاوردهای انقلاب اسلامی داشت. تا قبل از انقلاب اسلامی، ایران کشوری بود که نه‌تنها دربارۀ نظام بین‌المللی هیچ‌گونه نقشی بر عهده نداشت، بلکه با دخالت علنی دولت‌های غربی و شرقی در امور مهمی مانند عزل و نصب شاهان، از جمله پهلوی اول و دوم، حتی امکان تصمیم‌گیری در ادارۀ امور داخلی خود را نیز نداشت. ملاحظۀ تاریخ سیاسی کشور از دورۀ قاجار تا پهلوی نشان می‌دهد که بیگانگان به طور مستقیم، در امور جاری کشور دخالت داشتند و تمشیت امور آن با خواست و ارادۀ آنان رقم می‌خورد. چنان‌که ناصرالدین‌شاه قاجار از دخالت دولت‌های روسیه و انگلیس در امور کشور حتی برای مسافرت به شمال و جنوب کشور ابراز نگرانی می‌کرد؛ رضاشاه پهلوی با ارادۀ بیگانگان به قدرت نشست و با همان اراده مجبور به ترک کشور شد و بقای محمدرضاشاه بر اریکۀ قدرت نیز تنها با دخالت مستقیم دولت ایالات متحده در کودتای 28 مرداد 32 میسر شد.

دخالت‌های تحقیر‌آمیز دولت ایالات متحده در امور کشور، از جمله تحمیل قانون کاپیتولاسیون و یا کودتای 28 مرداد سال 32 و همچنین غارت و چپاول منابع طبیعی کشور توسط بیگانگان نیز از مواردی است که بیانگر اوج ذلت و سرسپردگی حاکمان وقت کشور بوده است.

استقلال و نفی سلطۀ بیگانگان

بزرگ‌ترین دستاورد انقلاب اسلامی در عرصۀ سیاسی را باید دفع سلطۀ بیگانگان و استقلال کشور از دخالت بیگانگان دانست. به طور معمول، قدرت‌های جهانی برای دستیابی به منابع اقتصادی و بهره‌جویی از بازار مصرف در کشورهای جهان سوم، از وجود دولت‌های حاکم و مهره‌های سیاسی خود در این کشورها بهره گرفته‌اند. حاکمیت ارادۀ بیگانگان بر مقدرات کشور و دخالت در تصمیم‌گیری‌های کلان، بزرگ‌ترین ارمغان رژیم‌های گذشته برای ملت ایران بود که منجر به خودباختگی فرهنگی و احساس حقارت و ذلت در برابر قدرت‌های بیگانه می‌شد.

امام; همۀ بدبختی‌ ملت ایران را به علت دخالت قدرت‌های بزرگ می‌دانست و فرموده است: «ما اجازه نخواهیم داد كه دولت‌هاى ابرقدرت در مقدرات مملكت ما دخالت كنند، گذشت آن زمان كه اینها بدون چون و چرا در این امور دخالت مى‏كردند».[1] رهبر معظم انقلاب نیز فرموده‌اند: «انقلاب اسلامی با ایستادگی در مقابل نظام سلطه، توانست به ملت ایران، هویت و آرمان بدهد».[2]

تأسیس حکومت مبتنی بر احکام دین

تجربۀ تأسیس حکومت دینی و آوردن دین به صحنۀ اجتماع در جهانی که در فضای سکولاریسم غوطه‌ور شده بود و حتی امکان با دین زیستن به اندیشه‌اش خطور نمی‌کرد، دستاورد منحصربه‌فرد انقلاب اسلامی است که در هیچ جای جهان، سابقه نداشته است.

تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، حاکمان و سیاستمداران همگام با نظام‌های غربی، برای رسیدن به اغراض خویش با تبلیغ اندیشۀ جدایی ‏دین از سیاست، تلاش می‌کردند مردم را از دخالت در سرنوشت خود باز دارند. محمدرضا پهلوی با هدف جلب توجه آمریكا در موضوع توسعه و مدرنیزه كردن كشور، با حرص و ولع به اجرایی كردن سیاست‌های لائیسم و تغییر ارزش‌ها و هنجارهای ملی و مذهبی مبادرت می‌ورزید. اما انقلاب اسلامی ایران با ‏کشیدن خط بطلان بر اندیشۀ جدایی دین از سیاست، دخالت در امور سیاسی و تعیین سرنوشت خود را ‏طبق تعالیم اسلامی ضروری شمرد و دیانت و سیاست را بر پایۀ جملۀ معروف شهید مدرس که «سیاست ما عین دیانت ‏ماست و دیانت ما عین سیاست ماست»، لازم و ملزوم یکدیگر دانست. گسیل داشتن فکر و قلم اندیشمندان و کارشناسان به مطالعه، تحقیق و تدوین آثار علمی در زمینۀ دین، از آثار و نتایج این رویکرد است؛ به‌گونه‌ای که امروزه به یمن حرکت انقلاب اسلامی، هزارها کتاب، مقاله، کنفرانس و همایش علمی سالیانه در جای‌جای جهان پهناور امروز در موضوع دین نگاشته یا به اجرا در می‌آید.

 با ظهور انقلاب اسلامی نه‌تنها روح تازه‌ای در کالبد اسلام و شیعه دمیده شد، بلکه تمام ادیان الهی جان تازه‌ای گرفتند و امیدها برای احیای مجدد معنویات در جهان قوت گرفت. با چنین رویکردی، نظام اسلامی توانست اسلامیت را با ملیت، دین را با سیاست، مبارزه با استبداد و استکبار را با حمایت از مستضعفان جایگزین کرده، آزادی، استقلال و خودباوری را به عنوان ارمغانی بزرگ از سوی دین اسلام به انسان‌های آزاداندیش هدیه کند. توجه به ملت‌ها به جای دولت‌ها، توجه به ارزش‌های انسانی و اسلامی، حمایت از ستمدیدگان، دفاع از کرامت انسانی، اعلام برائت از حکومت‌ها و حاکمان دیکتاتور، حمایت از مبارزات و حرکت‌های آزادی‌بخش و ضداستبدادی، گسترش ارتباطات با کشورهای ضعیف، و مقابله با خوی استکباری کشورهای غربی، از اهم محورهای سیاست خارجی نظام اسلامی در پرتو به صحنه آوردن دین در ساحت اجتماع و سیاست بوده است.

مردم‌سالاری دینی

دموکراسی به مفهوم حکومت مردم یا مردم‌سالاری، از دستاوردهای بزرگ جامعۀ بشری در قرن‌های اخیر است و از پایه‌های اصلی رشد و توسعۀ کشورها به شمار می‌آید. سابقۀ دموکراسی و مردم‌سالاری دینی در ایران، از ویژگی‌های منحصربه‌فرد انقلاب اسلامی است. «انتخابات» به عنوان رکن اصلی دموکراسی، از همان ابتدا مورد توجه مسئولان نظام واقع شد و تاکنون بالغ بر40 بار با رعایت معیارهای شناخته‌شده، انتخابات برگزار شده است. همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی در فاصله کمتر از دو ماه از انقلاب اسلامی، با رأی 98 درصدی مردم در فروردین 1358، اولین نشانۀ اهمیت و استقبال از مردم‌سالاری بوده است. به دنبال آن، همه‌پرسی قانون اساسی، تشکیل مجلس شورای اسلامی، انتخاب رئیس‌جمهور، اعضای خبرگان رهبری و نمایندگان شوراهای اسلامی به صورت منظم و در موعد مقرر، در عمر 38‌ سالۀ انقلاب اسلامی، از نشانه‌های این اهتمام به شمار می‌رود. همۀ این پدیده‌ها در حالی اتفاق افتاد که قبل از انقلاب اسلامی، ادارۀ امور کشور توسط اقلیتی نظامی تحت عنوان رژیم شاهنشاهی و بدون هیچ‌گونه مراجعه به رأی و نظر مردم انجام می‌شد.[3] بر همین پایه، رهبر معظم انقلاب همواره بر اهمیت رأی و نظر مردم پافشاری داشته‌‌اند و فرموده‌اند: «هیچ‌کس در نظام اسلامی نباید مردم، رأی مردم و خواست مردم را انکار کند... بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمۀ نظام اسلامی سرِ پا نمی‌شود و نمی‌ماند».[4]

ارتقای آگاهی سیاسی

آگاهی سیاسی قشرهای گوناگون جامعه به منظور مشارکت سیاسی و پذیرفتن نقش مسئولانۀ کنش‌گری سیاسی و اجتماعی، اهمیت فراوانی دارد. از این رو، کسب آگاهی و شناخت نسبت به امور عمومی جامعه، شناخت رهبران و کارگزاران سیاسی، تعامل مناسب مردم و حکومت، آگاهی از عملکرد دستگاه‌های اجرایی و مانند آن، به منظور تربیت نسلی مسئول و تقویت رابطۀ دولت‌ـ‌ملت برای آحاد جامعۀ اسلامی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

رهبر انقلاب دربارۀ لزوم آگاهی و بینش سیاسی اعضای جامعه فرموده است: «این یک چیز مهمی است وقتی انسان جریان‌های گوناگون را می‌شناسد، می‌تواند پدیده‌ها را استنتاج کند که این پدیده چیست، چه شد که این اتفاق افتاد، در تحلیل، دچار خطا و اشتباه نمی‌شود».[5]

به صحنه آوردن ملت برای ایفای نقش کنش‌گری سیاسی و عضو مفید، مؤثر و مسئول جامعۀ اسلامی بودن که در اصطلاح علمی از آن به جامعه‌پذیری سیاسی (political socialization) یاد می‌شود، از ارمغان‌ها و دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی است که برگرفته از آموزه‌های ناب اسلامی است. چنان‌که امیرمؤمنان7 فرموده‌اند: «اتَّقُوا اللَّهَ فِی عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِم؛ [6] از خدا بترسید، در حق بندگان و بلادش؛ زیرا شما حتى در برابر مکان‌ها و چارپایان مسئول هستید».

در کنار آگاهی‌بخشی اقشار مختلف جامعه، توجه ویژه به رشد و آگاهی سیاسی زنان مسلمان و قرار دادن آنان در کانون توجه جهانیان، در حرکت انقلاب اسلامی، از اهمیتی بسزا برخوردار بوده است. ایفای نقش کنش‌گری سیاسی برای زنان و تشویق به مشارکت سیاسی برای آنان، برگرفته از آموزه‌های اسلامی و تأسی از سیرۀ بانوان بزرگ اسلام همانند حضرت خدیجه و همسران پیامبر خدا9 و تلاش آشکار حضرت زهرا3 و حضرت زینب3 در حفظ حیات سیاسی جامعۀ اسلامی بوده است.

اما به رغم نگاه واقع‌بینانۀ انقلاب اسلامی به موضوع زن، متأسفانه در سال‌های اخیر، به تبع فرهنگ منحط غرب، نگاه ابزاری به موضوع زن در جامعۀ ما غلبه پیدا کرده است و فارغ از ارزش‌های وجودی زنان برای تحقق جامعۀ آرمانی دینی و سوق دادن جامعه به سعادت واقعی، مشاهده می‌شود که شخصیت وجودی آنان در حد عروسک‌هایی با انواع و اقسام آرایش‌های مهوّع، برای لذت‌جویی و شهوت‌رانی مردان هوس‌باز و راه‌اندازی مجالس لهو و لعب، در حال تنزل است.

مطبوعات و رسانه‌های جمعی

مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی، در ایران تاریخ پر فراز و نشیبی داشته است. ‏هر گاه اختناق و استبداد به اوج رسیده، آزادی مطبوعات نیز تحدید شده است؛ و زمانی که فضای مناسب سیاسی بر کشور حاکم شده، مطبوعات نیز از آن بهره گرفته‌ا‌ند.

با وقوع انقلاب اسلامی، توسعۀ رسانه‌ها و مطبوعات، به لحاظ کمی و کیفی و در بخش‌های نشریات مکتوب و غیرمکتوب ـ چنان‌که امروز نشریات علمی دارای مجوز بیش از 1700 است[7] ـ، رادیو، تلویزیون، رایانه، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، با گسترش چشم‌گیری روبه‌رو بوده است؛ به گونه‌ای که امروزه هر یک از اعضای جامعه، دست‌کم به یکی از این رسانه‌‌ها دسترسی دارند. اهمیت نشریات و رسانه‌های آزاد برای نظام اسلامی از آن جهت است که اگر امروز موضوع فساد و قاچاق ذهن جامعه را درگیر ساخته، اطلاع‌رسانی از مجاری، عوامل، شیوه‌های عمل و شبکه‌های مرتبط با آن، تنها به همت مطبوعات، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مردم‌نهاد صورت گرفته است؛ و خود همین وضع، فضایی است که انقلاب اسلامی در اختیار مطبوعات قرار داده است؛ و اگرچه گاهی به دلیل فشار برخی افراد و گروه‌ها، از آزادی عمل مطبوعات و رسانه‌‌ها ممانعت می‌شود، حرکت کلی نظام و مسئولان آن تاکنون در جهت تحقق آزادی کامل رسانه‌‌ها در چارچوب موازین شرع و مصالح کلی نظام اسلامی بوده است. بدیهی است که گاهی در موارد خاص، به دلیل برخی محذورات اخلاقی، اعتقادی، سیاسی و یا حقوقی، مراجع قانونی برخی تضییق‌ها را به رسانه‌ها اعمال می‌کنند، اما نباید این تضییقات را به رویکرد کلان نظام تسری داد و دستاوردهای بزرگ در این حوزه را نادیده گرفت.‌ طبعاً این محدودیت‌ها کم‌وبیش در همۀ کشورها وجود دارد و رسانه‌ها نیز ناگزیر از تبعیت قوانین جاری و عرفی جامعه هستند.

تقویت محور مقاومت اسلامی

حدود 12 سال پیش در سال 1385 رژیم جعلی صهیونیستی با پیشرفته‌ترین سلاح‌های خود به قصد نابودی جنبش مقاومت اسلامی موسوم به حزب‌الله، به جنوب لبنان حمله کرد. اما رژیم صهیونیستی از این تجاوز آشکار طرفی نبست و با مقاومت حیرت‌آفرین رزمندگان جنبش مقاومت و پس از 33 روز نبرد، با شکست مفتضحانه عقب‌نشینی کرد و هرچند پس از آن دیگر سودای تجاوز به جنوب لبنان را در سر نپروراند، اما حمایت از حزب‌الله به عنوان محور مقاومت اسلامی، دَینی بزرگ بر دوش همۀ ملل اسلامی است تا به تقویت آن در برابر دشمن صهیونیستی به عنوان مهرۀ استکبار جهانی در منطقه ـ که سودای «خاورمیانۀ بزرگ» را در سر می‌پروراند ـ همت گمارند.

با پیروزی انقلاب اسلامی و تحت رهبری هوشمندانۀ حضرت امام، روحیۀ آزادی‌خواهی و ظلم‌‌ستیزی در میان مسلمانان ستمدیدۀ جهان متجلی شد. از این رو، حمایت از آزادی‌خواهان و تمامی ملل ستمدیده به‌ویژه مسلمانان در سراسر جهان، از آرمان‌ها و دستاوردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی به شمار می‌رود. به همین جهت، از همان ابتدای شکل‌گیری، چرخش به سوی کشورهای غیرمتعهد به جای دولت‌های استکباری و حمایت از نهضت‌های آزادی‌بخش، در صدر برنامه‌ها و سیاست‌ها قرار گرفت.

بر همین اساس، اگر نبود نقش‌آفرینی‌ها و دلاورمردی‌های مقاومت اسلامی، سرنوشت امت اسلامی به گونۀ دیگری رقم می‌خورد. از این رو، حمایت‌های نظام جمهوری اسلامی به دفاع از مردم سوریه و عراق در برابر داعش، علاوه بر این‌که کشورهای مسلمان را از خطر تجزیه و نابودی نجات داد، باعث شد تا از زبانه کشیدن آتش خشم دشمنان تشیع به سرحدات نظام اسلامی نیز جلوگیری شود.

استکبارستیزی

از اصول مسلم و خدشه‌ناپذیر حاکم بر سیاست خارجی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی به آن تصریح شده، اصل «نه شرقی، نه غربی» است. در شرایطی که جهان به دو بلوک شرق و غرب تقسیم شده بود و شاه ایران نیز به عنوان یکی از مهره‌های اصلی آمریکا در خاورمیانه، سیاست‌های تجاوزگرانۀ غرب و به خصوص آمریکا را پیاده می‌کرد و دیگر کشورهای مسلمان و جهان سوم نیز چاره‌ای جز قرار گرفتن تحت سیطرۀ یکی از دو قطب حاکم نداشتند، انقلاب اسلامی با شعار «نه شرقی، نه غربی»، در واقع، نظام سلطه در جهان را به چالش کشید و استقلال کشور را تضمین کرد.

احیای اسلام سیاسی به عنوان یک مدل قابل‌اتّکا در جهان معاصر، با تکیه بر اصل «نه شرقی، نه غربی» و همراه با آن، ارتقای سطح امید و آگاهی سیاسی در ملل جهان به‌ویژه جهان اسلام و تأثیر بر نهضت‌های مردمی جهان از جمله کمک به بیداری اسلامی، موجب به چالش کشیدن سلطۀ استکبار جهانی و در رأس آن ایالات متحده در عرصۀ بین‌المللی و افزایش نفوذ و اقتدار جهانی و منطقهای ایران شده است.

به همین دلیل، «جیمز ریچارد» کارشناس روابط بین‌الملل در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفته است: «ایران قدرت اول منطقه و بازیگر بسیار فعال و تأثیرگذار در سطح جهان است؛ و قدرت و نفوذی که ایران در کشورهای منطقه دارد، آمریکا ندارد؛ این نشانۀ دیپلماسی فعال ایران در بیش از 30 سال گذشته بوده است».[8]

امام راحل دربارۀ این سیاست می‌فرمایند: «ما نه تحت حمایت آمریکا و نه تحت حمایت شوروی و نه تحت حمایت هیچ قدرتی نیستیم... آن چیزی که شما می‌خواستید، جمهوری اسلامی بود؛ آن چیزی را که شما می‌خواستید، نه شرقی و نه غربی بود، این را حفظش کنید».[9]

تحقیر آمریکا

جنایت‌های آمریکا نسبت به مردم ایران، چه قبل و چه بعد از انقلاب، آن‌قدر زیاد است که حضرت امام از آمریکا به عنوان شیطان بزرگ یاد کرده است. به همین جهت، مبارزه با آن همواره یکی از اصول عمدۀ‌ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است.

در طول نیم قرن گذشته، هیچ حادثه‌ای به اندازۀ انقلاب اسلامی نتوانسته است به حیثیت بین‌المللی آمریکا ضربه وارد کند. سقوط رژیم شاهنشاهی که به عنوان مدافع و حافظ منافع آمریکا در منطقه عمل می‌کرد، اخراج ده‌ها هزار کارشناس و مستشار آمریکایی از ایران، خروج از پیمان سنتو که برای حفظ منافع آمریکا تشکیل شده بود، تسخیر لانۀ جاسوسی و دستگیری دیپلمات‌های جاسوس و ده‌ها نمونۀ دیگر، از جمله موارد تحقیر آمریکاست. نامشروع اعلام کردن اسرائیل و به رسمیت نشناختن مذاکرات صلح خاورمیانه و اعلام مبارزه تا سرنگونی این رژیم غاصب که از حمایت‌های همه‌جانبۀ غرب و به خصوص آمریکا برخوردار است، از دیگر محورهای اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی به شمار می‌رود.

قدرت منطقه‌ای

تأثیرگذاری بر معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی، به چالش کشیدن سیاست‌های منطقه‌ای استکبار جهانی، حمایت از کشورهای اسلامی در برابر متجاوزان، حمایت از مقاومت اسلامی، دفاع از آرمان ملت فلسطین، تلاش در منزوی ساختن گروه‌های تکفیری از جمله داعش، پیشرفت‌های چشم‌گیر در عرصۀ قدرت نظامی و دفاع موشکی، برخورداری از ذخایر قابل‌توجه نفت و گاز و دسترسی به فناوری مربوط به استخراج و پالایش آنها از امتیازات منحصربه‌فرد ایران در شرایط کنونی است که توجه قدرت‌های بزرگ را به خود معطوف ساخته است.

به همین سبب، تصمیم‌گیری برای موضوع فعالیت هسته‌ای در قالب مذاکرات برجام با حضور و مشارکت فعال کشورهای بزرگ اروپایی و ایالات متحده با عنوان 1+5 سال‌ها به طول انجامید و زمانی که کشور ایالات متحده به دلیل توهم تضرر، از این پیمان خارج شد، گروه 1+4 متشکل از کشورهای اروپایی، آمادگی خود را برای تداوم همکاری‌ها در قالب برجام اعلام کرده‌اند و مذاکرات آنها نیز در حال انجام است. بدیهی است این امر نشان از اهمیت کشور ایران برای قدرت‌های جهانی دارد تا آن‌جا که برخی موضع‌گیری‌های آنها حتی به تقابل با ایالات متحده منجر شده است و این تقابل در هیچ دوره‌ای این‌قدر آشکارا ابراز نشده است.

مجلۀ «فارین پالیسی» در شمارۀ اخیر خود نوشته است: آمریکا نمی‌تواند ایران را منزوی کند؛ زیرا نه‌تنها متحدان اروپایی او با تصمیم دولت ترامپ برای خروج از توافق هسته‌ای و بازگشت تحریم‌ها علیه ایران مخالفت کرده‌اند، بلکه دولت‌های روسیه و چین نیز در صددند واردات نفت از ایران را با واحد پول خود انجام دهند تا از این طریق خود را از مبادلات بر پایۀ دلار جدا کنند. بدیهی است چنین اقداماتی، دولت آمریکا را برای اعمال مؤثر تحریم‌ها دچار محدودیت خواهد ساخت.[10

نویسنده: حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدکاظم کریمی

 

 

 

 

[1]. امام خمینی، صحیفۀ نور، ج6، ص309.

[2]. سخنان معظم‌له در دیدار جمعی از دانشجویان، 17 خرداد 1396.

 

[3]. ر.ک: آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب؛ از مشروطه تا انقلاب اسلامی،‌ ص382.

[4]. خطبه‌های نماز جمعه‌ در دهمین سالگرد رحلت امام خمینی;.

[5] .http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1775

[6]. شریف رضی، نهج البلاغه، تدوین صبحى‌صالح، خطبۀ 167، ص242.

[7]. https://www.isna.ir/news

[8]. مجلۀ شبانۀ باشگاه خبرنگاران، ‏تاریخ انتشار: ‏۸‏ فروردین ۱۳۹۳، کد خبر: ‏۴۷۸۹۰۹۶‏.

[9]. امام خمینی، صحیفه نور، ج17، ص62ـ63.

[10]. روزنامۀ ایران، پنج‌شنبه 25 مرداد 1397، سال بیست‌وچهارم، شماره 6854، ص3.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha